درامدزايي پاره وقت از اينترنت

چگونه با عكس گذاشتن در اينستاگرام درامد كسب كنيم

درامدزايي پاره وقت از اينترنت

۷ بازديد

خود هستيداحتمالا نمي دانيد چگونه بايد اين كار را انجام دهيد؟ يا مردد هستيد كه آيا اين كار را انجام دهم يا خير. در اين مقاله مي خواهم شما را با تجربه خود در اين زمينه آشنا كنم.همچنين آنچه در اين مقاله مي خوانيد تمام جزئيات كار را به شما نخواهد گفت چون هر پروژه اي فوت و فن خود را دارد. اما سعي دارم مراحل بنيادي براي به ثمر رساندن يك پروژه موفق را با شما در ميان بگذارم. آيا كارمندي هستيد كه از به خطر انداختن شغل خود مي ترسيد؟من كساني را ديده ام كه در فكر راه انداختن كسب و كار خود هستند ولي نمي دانند از كجا شروع كنند آنها از خطر كردن مي ترسند. از اينكه درآمد ثابت خود را از دست بدهند مي ترسند. من اين دوره از زندگي را با زماني كه ما مي خواهيم مستقل شويم و از خانواده خود جدا مي شويم مقايسه مي كنم. در اين زمان ديگر پشتيباني و پول والدين خبري نيست و بايد خود مخارج خود را تامين مي كرديم. اين كار براي بعضي افراد ساده و براي بعضي سخت به نظر مي رسيد. طبيعي است كساني كه باور داشتند مي توانند از پس هزينه هاي زندگي خود برآيند موفق تر بودند و كساني كه چنين باوري نداشتند مدت بيشتري به پدر و مادر خود وابسته بودند. ولي همين افراد هم بالاخره روزي احساس كردند كه بايد مستقل شوند و روي پاي خود بايستند.ولي فقط شما بوديد كه متوجه شديد و آن روز و آن لحظه را دريافتيد زماني كه احساس استقلال بر ترس و ديگر احساسات شما غلبه كرد. نكته مهم در اينجا درك اين موضوع است كه فرايند استقلال شغلي هم چنين وضعيتي دارد شايد در ابتدا به اندازه درآمد ثابت كارمندي پول بدست نياوريد همانطور كه وقتي از والدين مستقل مي شويد و شروع به كار كردن مي كنيد ممكن است پول كافي بدست نياوريد تا تمام هزينه هاي شما را پوشش دهد. ولي كم كم وضعيت شما بهتر مي شود لوازم زندگي مورد نياز خود را به مرور تهيه مي كنيد پس اندازي هم خواهيد داشت. اين بهبود هنگامي كه كسب و كار خود را راه مي اندازيد هم وجود دارد و هر چه بيشتر تلاش كنيد بيشتر بدست مي آوريد. وقتي چنين تصميمي مي گيريد بايد ريسك هاي خارجي و خود را بررسي كنيد. يا به عبارت ديگر بايد ضعف ها و نقاط قوت را مشخص كنيد. همچنين بايد براي كسب و كاري كه قرار است شروع كنيد يك برنامه و نقشه ترسيم كنيد تا بدانيد بهترين زمان براي اينكه شغل خود را رها كنيد و وارد كسب و كار جديد شويد چه زماني است. وقتي در شرايط بدي شغل خود را رها مي كنيد اين فرايند بسيار ترسناك مي شود و در حالي كه احتمالا حداقل درآمد لازم را نداريد ممكن است همه روياهاي خود را برباد رفته ببينيد و به سراغ كار ديگري برويد. بنابراين هيچگاه چنين كاري نكنيد چون تجربه تلخي كه به جا خواهد گذاشت سبب مي شود ديگر حتي فكرش را هم نكنيد كه براي خود كسب و كاري راه بيندازيد. براي اينكه كسب و كار جديدي راه بيندازم به چه نياز دارم؟به عنوان يك طراح گرافيك مستقل و به شهادت داستان موفقيت افراد برجسته و تجربه خودم براي راه اندازي يك كسب و كار جديد عوامل مختلفي وجود دارد ولي يكي از آنها بيش از ديگران موثر است و آن چيزي نيست جز اعتماد به نفس (باور داشته باشيد مي توانيد اين كار را انجام دهيد.) و وقتي مي گويم باور داشته باشيد مي توانيد اين كار را انجام دهيد، شما مي دانيد كه مي توانيد اين كار را انجام دهيد و براي آن هم دلايل مختلف داريد. بعضي ها ممكن است به اين حرف ها اعتقاد نداشته باشند و از همينجا خواندن اين مقاله را متوقف كنند. ولي حقيقت اين است كه اعتماد به نفس قسمتي از يك فرمول ساده براي موفقيت است. اين فرمول ساده و بنيادي به اين شكل است.شما (كسي كه باور دارد) + ايده براي ايجاد كسب و كار + نقشه و مسير تعيين شده + منابع + مشتريان = كسب و كار خوب شايد از خود بپرسيد يك ايده شغلي خوب چگونه است؟شما چيزي را طراحي كرده ايد كه مدتي روي آن كار كرده ايد يا ممكن است در كاري متخصص باشيد و مي دانيد كه مي توانيد دانش خود را بفروشيد خوب اين شروع خوبي است. فرقي نمي كند كه بخواهيد خدمات يا محصول خود را بفروشيد هر پروژه اي كه مي خواهد باشد اگر كاري را كه در آن مهارت زيادي داريد انجام دهيد با كمترين تلاش بيشترين نتيجه را بدست مي آوريد. آيا تاكنون پيش نيامده است كه از كاري لذت برده باشيد؟ آيا تاكنون كسي به شما نگفته كا اين كار را از همه بهتر انجام مي دهيد؟ خوب اين مي تواند يك انتخاب خوب براي كسب و كار شما باشد. اگر كاري را بسيار خوب انجام مي دهيد در آن مهارت داريد و از انجام آن لذت مي بريد آنگاه در برابر رقباي آينده خود در اين زمينه يك برتري بسيار بزرگ داريد. اين فرمول فوق را به شكل زير ساده مي كند.شما (كسي كه باور دارد) + كار كه در آن مهارت داريد و از انجامش لذت مي بريد + نقشه و مسير كاري + منابع + مشتريان = كسب و كار!پيشنهاد من به شما اين است كه ليستي از كارهايي را كه انجام آنها لذت مي بريد تهيه كنيد و مراقب باشيد و مطمئن شويد واقعا در اين كار مهارت داريد، نه اينكه تصور شما اين باشد. همانطور كه قبلا هم گفتم اين را مي توانيد از تعريف صادقانه (و نه تعارف) دوستان، همكاران، همكلاسي ها، خانواده و مشتريان از كار خود دريابيد. كدام ايده بهترين ايده است؟آيا ايده اي كه غريزه به ما مي گويد؟ نه اين طور نيست. بله احتمالا جاهايي در راه اندازي كسب و كاري جديد استفاده از غريزه كمك مي كند ولي هنگام انتخاب يك ايده خوب شغلي اين كار به صلاح نيست. در انتخاب ايده و هدف بايد به زماني كه براي راه اندازي و به ثمر رسيدن كسب و كار لازم است و منابع خود توجه داشته باشيد آيا تا آن زمان مي توانيد روي پاي خود بايستيد. چه منابعي را اكنون در دست داريد و در آينده به چه منابعي احتياج خواهيد داشت. اين منابع مي تواند شامل:افراد، پول، لوازم و سخت افزار و ... باشد.آنچه بايد به آن توجه داشته باشيد ضعف ها و قوت هاي شماست. مهم نيست چقدر هدف شما بزرگ باشد اگر يكي از ضعف هاي شما كم طاقتي است كل اين فرايند برايتان نا اميد كننده خواهد بود. بيشتر مردم هنگام تصميم گيري به اين عوامل توجه نميكنند. اما توجه به عوامل شخصيتي بسيار مهم است چون نقش مهمي در كل فرايند دارند. در حقيقت با ارزيابي خود خطرات را ارزيابي مي كنيد.براي تصميم گيري ريسك هاي خارجي هم بايد در نظر گرفته شوند: اين بدان معنا نيست كه چون كار بزرگ و پر هزينه اي داريد و از ماشين آلات گرانقيمت استفاده مي كنيد ريسك بالايي هم گريبان گير شما خواهد شد بلكه هر كدام از آنها درجه از ريسك را بيان مي كنند كه با توجه به دانش شما نسبت به آن موضوع ريسكش هم مي تواند قابل كنترل باشد. مديريت ريسك كاري است كه بايد به صورت مداوم صورت گيرد حتي زمانيكه كسب و كار شما پا گرفته و پخته شود.بنابراين پس از اينكه ليستي از از اهداف درست كرديد براي هر هدف هم بايد ليستي از خطرات و تهديد ها درست كنيد. (شما در آينده اين ليست را براي تنظيم برنامه كاري خود لازم خواهيد داشت.) ممكن است بخواهيد ريسك ها را با ريسك هاي محيطي، عوامل فردي، ريسك هاي اقتصادي، ريسك هاي سياسي، ريسك هاي بين المللي و مانند آن دسته بندي كنيد. و بايد در هر مورد با دقت خطرات را بررسي نماييد تا چالش هاي مقابل خود را دريابيد و براي آنها راه و چاره اي بيابيد. نقشه و برنامه كار و استراتژي حرفه اي چه هستند؟اگر حتي براي تعطيلات خود برنامه اي نداشته باشيد ممكن است نتوانيد از تعطيلات خود لذت ببريد و چيزها آنگونه كه مي خواهيد پيش نروند. براي آنكه آنچه مي خواهيد اتفاق بيفتد بايد براي آنها يك تصوير ذهني داشته باشيد. داشتن هدف و تعيين آن يكي از مهمترين مراحل هنگام شروع يك كسب و كار جديد است. و دليل آن هم واضح است چون جهت حركت و برنامه رسيدن به آن را تعيين مي كند. هدف موتور ايجاد انگيزه و پاسخي مناسب به اين سوال دشوار است: آيا اگر اين كار را انجام دهم به من كمك ميكند به هدف خود برسم؟ يك كسب و كار بدون هدف مانند يك كشتي بدون قطب نماست در سفر با اين كشتي هيچگاه نخواهيد فهميد كه مقصد شما كجاست. هدف شما تا حد امكان بايد واقع گرايانه و خاص باشد. هدف خود را با توجه به زمان، الويت ها، سود ها، موقعيت ها و فرصت ها تعيين كنيد. دو هدف زير را با هم مقايسه كنيد:1- توزيع كننده اصلي كالاي X در سيدني در سال 2009 باشيد و در سال 2012 توزيع كننده اصلي آن در استراليا باشيد. و به عنوان بهترين مارك شناخته شويد.2- كالاي X را توزيع كنم و سود مناسبي بدست بياورم. و نام تجاري داشته باشم كه بيانگر كيفيت خوب باشد.كدام يك از اين دو اطلاعات بيشتري به شما مي دهد؟ كدام هدف مرحله بعدي يا جابجايي را كه بايد شروع كنيد نشان مي دهد؟ به همين دليل است كه براي شروع هر پروژه اي در زندگي خود به يك هدف احتياج داريد.از طرفي يك نقشه كاري از فعاليت ها، استراتژي ها، ريسك ها، اطلاعات دستور العمل ها و ضرب العجل ها تشكيل شده است. كه براي تعيين هر كدام از آنها به يك هدف واضح و روشن نياز داريد.يك نقشه كاري خوب مشخص مي كند كه اكنون كجا هستيد و فرصت ها و ريسك ها در فرايند رسيدن به هدف كدامند. راههاي زيادي براي تكميل و پخته شدن نقشه كاري وجود دارد بعضي از آنها پيچيده تر هستند ولي براي شروع شما به يك پرونده از اطلاعات نياز داريد. آنگاه الگو هاي زيادي براي برنامه كاري خواهيد يافت.به طور خلاصه يك برنامه و نقشه كاري دست نوشته اي است كه ساختار كسب و كار ايده آل شما را همراه با منابع و ريسك هاي آن ترسيم مي كند. برنامه ديد گسترده تري به شما مي دهد و مشخص مي كند كه چه بايد بكنيد و چگونه بايد آنرا انجام دهيد.طبق فرمول زير كه قبلاً به صورت ساده تر آنرا بيان كرديم:منابع + برنامه كاري استادانه + كاري كه در آن مهارت داريد و از انجامش لذت مي بريد + شما (كسي كه باور دارد) + مشتري = كسب و كار موفق! منابع كسب و كاردر حاليكه برنامه كاري خود را تهيه مي كنيد بايد به قسمتي حياتي از پروژه خود توجه ويژه داشته باشيد كه به آن منابع مي گويند. منابع در حقيقت ابزاري هستند كه براي به حقيقت پيوستن روياي حرفه اي خود به آن نياز داريد. منابع شما مي تواند ماشين آلات صنعتي براي توليد محصول، انبار براي ذخيره كالا، افرادي براي گرداندن كسب و كار شما، نرم افزار ها و سخت افزار هايي كه براي كار روزمره به آنها نياز داريد و از آنها استفاده خواهيد كرد. شما مي توانيد ليستي بي پايان از منابع تهيه كنيد كه اين ليست از پروژه اي به پروژه ديگر متفاوت است. ولي اين ليست در يك كلمه مي تواند خلاصه شود: پولاگر مي خواهيد پول در بياوريد بايد پول خرج كنيد. براي اينكه فرمول كسب و كار موفق را كامل كنيد بايد مطمئن شويد كه براي خود ابزار مناسب انتخاب كرده ايد و آنرا در اختيار داريد. همه منابعي كه لازم داريد ليست كنيد (حتي اگر اين منابع هم اكنون در اختيار شما هستند از آنها يادداشت برداري كنيد.) و دركنار هر كدام از منابع مورد نياز خود هزينه و زمان استفاده آنرا بنويسيد. حال بايد ليست منابع خود را الويت بندي كنيد بسيار دقت كنيد اكنون در مرحله اي مهم قرار داريد. براي اين منظور آنها را به سه دسته حياتي، مورد نياز و اگر باشد بهتر است تقسيم كنيد. اين كار از آنچه احتياج خواهيد داشت و هزينه ها و زمان تهيه آنها به شما درك بهتري خواهد داد. همچنين با تهيه اين ليست و الويت بندي آن مي فهميد چه زماني بهترين موقع براي كناره گيري از شغل فعلي است. يا اگر احتياج به وام داشتيد كمترين مقدار وام مورد نياز را به راحتي مي توانيد تعيين كنيد. و ضرب العجل خود براي اتمام پروژه را هم تعيين خواهيد كرد. اگر برنامه كاري خود را تعيين كرده باشيد و از ميزان ريسك آن درك درستي داشته باشيد و منابع مناسب را فراهم كرده باشيد حال زمان كار و پول در آوردن است و اينجاست كه به مشتري احتياج پيدا مي كنيد.وقتي كه برنامه و نقشه كسب و كار خود را تهيه مي كرديد بايد بازار هدف خود را هم ترسيم مي كرديد. بايد بدانيد مشتريان شما كه هستند، چند سال سن دارند چه شخصيتي دارند و از اين قبيل. شما بر اساس تحقيقات خود درباره بازار مي توانيد براي فروش خود تخمين بزنيد.تا اين مرحله همه فكر هاي ناب فقط در ذهن شما بوده است و تا وقتي كه به كسي درباره آن نگفته ايد نمي توانيد از آن بهره اي هم ببريد. به عبارت ديگر براي اينكه كالا يا خدمات خود را بفروشيد بايد به دنيا بگوييد كه شما وجود داريد و چه محصول و خدماتي ارائه مي دهيد چه توانايي هايي داريد. تبليغ كنيد تا سيستمي را كه براي آن زحمت كشيده ايد به كار بيندازيد. بسته به ذات كسب و كار، استراتژي، بودجه و بازارتان بايد در بازار هاي مختلف تبليغ كنيد. اما قبل از اينكه كسب و كار خود را از طريق تبليغات رواج دهيد بايد يك نام تجاري مناسب انتخاب نماييد اين نام تجاري بيانگر هويت كسب و كار شما خواهد بود و تصويري از سازمان شما در ذهن مشتريان تداعي خواهد كرد. تصويري مناسب از كسب و كار حود ارائه دهيد.لوگو: براي اين منظور لوگوي شما بايد به شكلي باشد كه مشتريان وقتي آنرا مي بينند نام شما را از رقبايتان تشخيص دهند و همين طور به راحتي آنرا به خاطر بياورند اين لوگو مي تواند توصيف كننده كار شما باشد.سربرگ ها و كارت ويزيت: هنگام اطلاع رساني، تبليغات، شركت در نمايشگاه ها، تبادلات كالا، نامه نگاري و ... سر برگ ها و كارت ويزت ها بسيار رد و بدل مي شوند. مطمئن باشيد اين كار به صورت حرفه اي انجام گرفته است. اگر به يك مشتري كارت ويزيت خود را بدهيد و او از آن سر در نياورد مشتري خود را از دست داده ايد. بنابراين براي اين كار بودجه اي مشخص نماييد و از افراد حرفه اي استفاده كنيد به خاطر داشته باشيد لوگوي شركت شما يكبار طراحي مي شود و براي هميشه با شماست. بعضي افراد زمان زيادي صرف طراحي لوگو مي گذارند كه خود آنرا طراحي نمايند ولي اگر شما اين زمان را روي بهينه سازي كسب و كار خود و بازار يابي آن صرف نماييد و طراحي لوگو را به افراد حرفه اي بسپاريد و در عين حال خود به طراح بفهمانيد كه لوگويي متمايز ساده و به ياد ماندني مي خواهيد مطمئن باشيد چند صد برابر هزينه طراحي را بدست خواهيد آورد.كاتالوگ ها و بروشور ها: مطمئن شويد كه يك كاتالوگ حرفه اي داريد تا محصولات و خدمات شما را به خوبي ارائه كند. اين مي تواند يك كاتالوگ چند صفحه اي باشد كه براي مشتريان خود ارسال مي كنيد. يا يك آگهي تك صفحه اي يا يك كارت پوستال باشد. مخصوصاً اگر كسب و كار شما فصلي است داشتن كاتالوگ ها مناسب از واجبات است تا قابليت ها خود را به مشتريان يادآوري كنيد.تابلو هاي تبليغاتي: اين روش تا حدودي پر هزينه است ولي براي مناسبت هاي تجاري مانند نمايشگاه ها به آنها نياز خواهيد داشت اين تابلو ها بايد به اندازه كافي جذابيت داشته باشد و حرفي براي گفتن داشته باشد به طوريكه ببيننده را به ديدن تابلوي تبليغاتي شما تشويق نمايد.عكاسي از محصولات: اگر كار شما فروش كالا يا خدمات است بايد بتوانيد آنرا به صورت تصويري به نمايش بگذاريد و براي اينكه عكس هاي اثر گذاري داشه باشيد بايد از يك عكاس حرفه اي كمك بگيريد. البته مانند طراحي لوگو اگر اگر خودتان از محصول عكاسي نماييد هم ارزانتر و هم هيجان انگيزتر است ولي چرا مي خواهيد همه تبليغات خود را به خطر بيندازيد؟ اگر يك عكاس حرفه اي نباشيد نقص كالاي خود را در تصوير برجسته مي كنيد و نخواهيد توانست جذابيت لازم را در تصاوير ايجاد كنيد و روشن است كه براي مشتريان هم جالب نخواهد بود. به خاطر داشته باشيد كه يك تصوير مي تواند بيش از هزار كلمه صحبت كند!طراحي وب سايت: وب سايت رسمي يكي از روش هاي ارزان ولي موثر است تا مشتريان جديد پيدا كنيد، مشتريان قبلي را دوباره به سمت خود بكشانيد، آخرين اطلاعات را در اختيار آنها قرار دهيد و تصويري حرفه اي از كسب و كار خود ارائه دهيد. با وب سايتي كه به گونه اي مناسب و گويا طراحي شده باشد و پيدا كردن اطلاعات در آن ساده باشد تصويري حرفه اي از كسب و كار خود ارائه كرده ايد. امروزه بسياري از مشتريان حتي براي پيدا كردن آدرس و شماره تلفن شما از گوگل استفاده مي كنند به خصوص اگر كالايي خاص را عرضه مي كنيد. هيچ جا مثل اينترنت جاي مناسبي براي معرفي آن نيست. از ايميل هاي مجاني استفاده نكنيد مثلاً اگر نام شركت شما Yadbegir است مي توانيد از ايميلي مانند sales@yadbegir.com استفاده كنيد و آنرا در كارت ويزيت خود هم ذكر كنيد و به اين ترتيب به نام تجاري شركت خود هم وفادار خواهيد بود. هيچگاه فكر نكنيد ساختن يك وب سايت كاري مربوط به آينده است چون از زماني كه وب سايت شما آماده مي شود تا زماني كه موتور هاي جستجوي اصلي وب سايت شما را در ليست خود اضافه نمايند و كاربران واقعي پيدا كنيد ممكن است چند سال طول بكشد. در حاليكه ممكن است رقباي شما مدت ها قبل دست به كار شده و اكنون وب سايت مناسبي راه اندازي كرده باشند.طراحي بسته بندي مناسب: اگر چه بيشتر مواقع بسته بندي يا جعبه محصولات از سطل آشغال سر در مي آورد اما اين بسته بندي نقش مهمي در تصميم گيري مشتري براي خريد محصول شما دارد. هدف اصلي از بسته بندي حفاظت كالا است اما وقتي كه قرار است براي بسته بندي خرج كنيد بهتر نيست يك بسته بندي كارساز و با جلوه داشته باشيد بنابراين به يك بسته بندي جذاب احتياج خواهيد داشت. با انجام روش هاي بازار يابي فوق و ارائه كالا و خدمات با كيفيت مناسب كسب و كار شما از توصيه مثبت مشتريان برخوردار خواهد شد و اين موثر ترين روش تبليغات در دنياست. بنابراين تا مي توانيد مشتريان خود را راضي نگه داريد و به آنها خدمت كنيد آنها بهترين مبلغان براي شما هستند. بهبود مستمر وقتي كه كسب و كار شما روي غلطك افتاد و شروع به كار كرد يك ماه اول چيزهاي زيادي درباره محصولات، خدمات، نحوه اداره كسب و كار، بازار، مشتريان و... خواهيد آموخت. حال شما اطلاعات جديدي داريد كه بعضي از تصورات قبلي شما را نقض مي كنداز آنها استفاده كنيد و ليست خود را درباره ريسك هاي و فرصت هايي كه قبلاً نمي ديديد به روز رساني كنيد و در صورت لزوم برنامه كاري خود را با توجه به ليست جديد دوباره نويسي كنيد. اين برنامه بسيار با ارزش تر است چون اكنون كسي آنرا بهينه سازي كرده است كه با تجربه تر است رسيدن موفقيت فقط با راه انداختن يك كار جديد بدست نمي آيد بلكه اداره درست همراه با بهبود مستمر است كه موفقيت را نصيب شما مي كند. دنياي كسب و كار دنياي رقابت است و حتي اگر در آغاز رقيبي نداشته باشيد مطمئن باشيد پس از مدتي رقباي زيادي پيدا خواهيد كرد و اگر به بهبود، نوآوري و آينده نگري توجه نكنيد به زودي ديگران از شما سبقت خواهند گرفت. نوآوري امري حياتي و سوخت كسب و كار شما براي اداره آن است.ترجمه: علي يزدي مقدم اين مقاله اختصاصاً براي ياد بگير دات كام تهيه شده است و استفاده از آن فقط با ذكر نام نويسنده يا مترجم و نام ياد بگير دات كام همراه با لينك آن مجاز استمطالب مرتبط:روش صحيح آغاز يك كسب و كار جديدراه هايي براي توسعه مشاغل خانگي17 اشتباه افراد در آغاز يك كسب و كار جديدنكاتي براي تبليغات موفقسخن بزرگانهفده اشتباه افراد در آغاز يك كسب و كار جديد آنچه در اين مقاله مي بينيد حاصل تجربيات «جان اوشر» است او صدها كالا را بهينه سازي يا ابداع كرده است يكي از اين محصولات يك مسواك برقي است كه تبديل به پرفروش ترين مسواك آمريكايي شد و آنهم فقط در طول 15 ماه. كسانيكه با دنياي كسب و كار آشنا هستند به خوبي مي دانند كه اين يك شاهكار است. او همچنين چندين كمپاني موفق را تاسيس كرده است. يكي از اين كمپاني ها Cap Toys است كه توانست به فروش 125 ميليون دلار در سال دست پيدا كند و سپس آن را به كمپاني «Hasbro» فروخت. اما يكي از بزرگترين كارهاي او كه كمك بزرگي به دنياي كسب و كار كرد اين بود كه شروع به تهيه ليستي از اشتباهات كرد كه نبايد در شروع يك كسب و كار جديد آن ها را مرتكب شد. اين ليست حاصل تجربيات سالها ابداع و تاسيس كارهاي جديد است.جان 57 ساله مي گويد: «بعد از اينكه شركت خود را به «Hasbro» فروختم ليستي از همه اشتباهات خود تهيه كردم. اشتباهاتي كه مي ديدم ديگر كارآفرين ها هم مرتكب مي شوند كارآفرين سريالي ما ادامه مي دهد: «من مي خواستم سازماني تاسيس كنم و در بدو كار هيچ كدام از اين اشتباهات را مرتكب نشوم و مي خواستم بدانم به اين روش مي توانم يك سازمان ايده آل ايجاد كنم. او يك ليست غير رسمي شامل 16 اشتباه تهيه كرد و سپس نهايتاً آن را به 17 تا رساند و حاصل تجربيات وي تاكنون در تحقيقات تجاري دانشگاه هاروارد مورد استفاده قرار گرفته است. و اين ليست در رسانه ها و سخنراني هايي كه مخاطب آنها تجار و بازرگانان هستند مورد استفاده قرار گرفته است. او در سال 1999 اين ليست را براي توليد مسواك برقي معروف خود به كار گرفت اين كالا در سال 2001 ميلادي وارد بازار شد و تبديل به پرفروش ترين مسواك شد و در نهايت اين كمپاني را به قيمت 475 ميليون دلار فروخت.او مي گويد: «من انتظار نداشتم اين ليست واقعاً كار كند و شايد هم ديگر چنين موفقيتي تكرار نشود اما ما به اين روش يك كسب و كار بي عيب و نقص را از شروع كار تا فروش آن ايجاد كرديم.» اوشر همچنين يك ظرف شور برقي توليد كرد و آن را به شركت «Procter & Gamble» (همان شركتي كه كمپاني مسواك برقي را خريده بود،) فروخت. جان اوشر همچنان در حال توليد كسب و كارها و محصولات جديد است و در اين مسير به تحقيقات خود ادامه مي دهد. و مي خواهد از تجربيات جديدش چيزهاي جديدي ياد بگيرد. اين مقاله هديه ياد بگير دات كام به همه افرادي است كه مي خواهند كسب و كاري جديد را آغاز كنند و راهي به سوي موفقيت بيش گيرند.در خلال اشتباهاتي كه اوشر ذكر مي كند به كارآفرين ها مي گويد كه آنها كه هستند و براي رسيدن به بالاترين سطح از تكامل چه كارهايي بايد انجام دهند. اشتباهاتي كه همه مرتكب مي شونداشتباه اول: بيشتر افراد معمولاً به اندازه كافي براي تحقيقات روي طرح و ايده خود وقت صرف نمي كنند تا ببينند واقعاً ارزش آن را دارد يا نه و به همين دليل شكست مي خورند اين معمولاً مهمترين اشتباه همه است. به اعتقاد اوشر 9 نفر از هر 10 كارآفرين به خاطر اينكه طرح و ايده آنها ارزشي را كه تصور مي كردند نداشته است شكست مي خورند. گاهي افراد آنقدر شور و شوق به انجام كار جديد دارند كه از تجزيه و تحليل آن غافل مي شوند. و همين باعث شكست آنها مي شود آنها ممكن است بسيار با استعداد و لايق باشند و هر كاري كه از دستشان بر مي آيد انجام دهند ولي به نتيجه مناسبي دست پيدا نمي كنند چون قدم اول را مشكل دار برداشته اند. يعني ايده با ارزشي انتخاب نكرده اند.اشتباه دوم: تخمين نادرست از بازار، تعداد مشتريان احتمالي، زمان بندي و قسمتي از بازار كه نصيب آنها خواهد شد. بيشتر افراد كارآفرين آنقدر درباره طرح ها و كارهاي جديد خود هيجان زده هستند كه توجه نمي كنند و چند نفر مشتري واقعي آنها خواهند بود. آنها مي گويند اگر كل بازار 50 ميليون مصرف كننده داشته باشد و فقط 2 درصد از بازار مشتري ما باشند آنگاه 1 ميليون مشتري خواهيم داشت حال آنكه 2 درصد از بازار رقم بسيار بالايي است و بيشتر كسب و كارها زير 1 درصد مشتري دارند.اشتباه سوم: كم تخمين زدن سرمايه و زمان مورد نياز. آنها سرمايه مورد نياز را براساس اشتباه اول تخمين مي زنند. افراد در ابتداي كار براي محيط اداري، مبلمان، كامپيوترها و استخدام يك مدير فروش و ... پول زياد خرج مي كنند. به عبارت كارهايي انجام مي دند كه هزينه بر و هزينه ساز است و به اميد اينكه فورش بالايي داشته باشند.همه اين هزينه ها به اميد حجم بالاي فروش در مدتي كم انجام مي شود. آنها فكر مي كنند خيلي زود سود بالايي نصيبشان مي شود ولي در عمل چنين اتفاقي نيمي افتد و ناگهان متوجه مي شوند همه سرمايه خود را خرج كرده اند و پولي براي ادامه كار ندارند. و در اين زمان هزينه هاي پيش بيني نشده هم وجود دارند بنابراين هميشه سرمايه اي بيش از آنچه در ابتدا به نظر مي رسد نياز است حتي اگر صرفه جويي هاي لازم انجام شود.اشتباه چهارم: تخمين اشتباه در حجم فروش و زمانبندي. آنها تخمين درستي از بازار و تعداد مشتريان ندارند بنابراين براي اين قسمت از كسب و كار خود پروژه هاي زياد اجرا مي كنند. آنها مي گويند 200 ميليون خانه وجود دارد و كافيست به X تعداد از آنها جنس خود را بفروشم. اما چون در زمان محدودي كه در نظر گرفته بودند به ميزان فروش مورد نظر خود نمي رسند شكست مي خورند و هيچگاه فرصت پيدا نمي كنند حجم فروش كافي داشته باشند.اشتباه پنجم: سرمايه پروژه اي را بسيار كم تخمين مي زنند. براي اجراي هر پروژه از طراحي تا توليد كالا هميشه به سرمايه اي بيش از آنچه تصور مي كنيد نياز است. همچنين دلايل ناشناخته اي وجود دارند كه هزينه اجراي يك پروژه را بالا مي برند. بنابراين هنگام اجرا پروژه شما با كمبود منابع روبرو مي شود و پروژه كند و محدود مي گردد.اشتباه ششم: افراد زيادي استخدام مي كنند و براي دفتر، مبلمان و تجهيزات اداري هزينه زيادي مي كنند. اكنون شما فروش كم و هزينه هاي زيادي داريد. اين مشخصه سازمان هايي است كه هر روز شكست مي خورند و نمونه هاي زيادي از آنها را مي توانيد ببينيد. همه اينها از اشتباه اول ناشي مي شود: شكست بدليل عدم تحقيق كافي درباره ارزش طرح و فرصتي كه مي خواهيد روي آن سرمايه گذري كنيد.قسمت دوم درباره خوش بيني حرفه اياشتباه هفتم: نداشتن طرح و نقشه براي عدم كاميابي احتمالي. حتي اگر در تمام برآوردها و تخمين ها بسيار واقع گرايانه عمل كرده باشيد باز هم وقايع پيش بيني نشده وجود دارند. ممكن است شرايط بازار عوض شود، بانك به تعهدات خود پايبند نباشد، بهره بانكي عوض شود، براي حمل و نقل محصول محدوديت هايي ايجاد شود و بسياري موارد از اين قبيل كه اگر هر كدام از اينها اتفاق بيفتد مقصر شما نيستيد. يا به عبارت ديگر اين مشكلات ناشي از ضعف طرح نيست، اما اتفاق مي افتد. بيشتر مواقع كساني كه كار جديدي را آغاز مي كنند احساس مي كنند هر گاه به مشكلي برخورد كردند كسي يا چيزي هست كه به آنها كمك كند. و به همين دليل از قبل نقشه اي براي شرايطي ناگواري كه ممكن است پيش بيايد ندارند و در صورت وقوع چنين شرايطي كل زحمات و سرمايه آنها در خطر خواهد بود.اشتباه هشتم: شريك كردن افراد غير لازم يا اشتباه. شما فقط به افراد مشخصي به عنوان شريك نياز داريد. به عنوان مثال بيشتر مواقع به پول نياز داريد، و شركايي پيدا مي كنيد كه آنها هم به پول نياز دارند. يا بسياري مواقع افراد خلاق كه ايده هايخوبي هم دارند دوستان خود را به عنوان شريك انتخاب مي كنند. بسياري افراد برتري هاي راهبردي را ندارند يا اعتبار كافي را براي شراكت ندارند. حال چنين افرادي قرار است مثلاً 25 درصد از شركت شما را صاحب شوند. چنين كاري كاملاً اشتباه و غير ضروري است. قبل از اينكه افراد بخواهند در دارايي يا طرح شما شريك شوند، بايد آن را بدست آورند. (يعني براي شراكت خود پول، اعتبار و وقت خود را گرو بگذارند و زحمت بكشند.)اشتباه نهم: افراد را براي راحتي خود استخدام كنيد نه به خاطر مهارتهاي مورد نياز آنها. در اولين شركت هايي كه بنا كردم خويشاوندانم را استخدام كردم. اين كار بسيار ساده بود اما بسياري از آنها براي كاري كه من نياز داشتم فرد مناسبي نبودند. و اخراج كردن افراد كار ساده اي نيست به خصوص اگر از فاميل و آشنا باشند. براي استخدام افراد زمان بيشتري صرف وقت كنيد و براساس مهارت ها از بين آنها انتخاب كنيد. شما به افرادي با مهارت بسيار بالا احتياج داريد. كه بتوانند در شرايط نامناسب به كسب و كار شما كمك كنند، به عبارت ديگر آچار فرانسه باشند. و اگر افراد نامناسب استخدام كنيد، درست زمانيكه به آنا احتياج داريد كسب و كارتان را با مشكل مواجه مي كنند.اشتباه دهم: غفلت از مديريت قسمتهاي مختلف سازمان. اين مشكل معمولاً هميشه اتفاق مي افتد. آنها معمولاً نيمي از وقت خود را به كارهايي مي پردازند كه 5 درصد از كل فعاليت ها هم نيست. و از قسمت هاي ديگر غافل مي شوند. شما بايد نسبت به كل سازمان خود ديد داشته باشيد. ولي معمولاً كساني كه كسب و كاري را اداره مي كنند اين ديد جامع را از دست مي دهند. و بيشتر انرژي خود را براي اداره قسمتي از سازمان به كار مي گيرند تا اينكه كل سازمان را رهبري و مديريت كنند. وقتي محصولات مختلف را توليد مي كردم و گاه براي بعضي از آنها افرادي را استخدام مي كردم و نتيجه آن را با تصوير بزرگي كه در ذهن داشتم در كوتاه مدت و بلند مدت مقايسه مي كردم كه آيا به اهداف تعيين شده رسيده ام يا نه. به عبارت ديگر ارزيابي كارهاي انجام شده و مقايسه آن و با اهداف و برنامه ها سبب مي شود ديد كاملتري داشته باشيد. پس سعي كنيد آن تصوير بزرگ را در ذهن خود داشته باشد و مرتباً آن را با وضعيت كنوني خود مطابقت دهد.اشتباه يازدهم: پذيرفتن غير ممكن بودن، ساده تر از پيدا كردن راه حل مناسب است. من مهندسي داشتم كه بسيار ماهر بود ولي هر گاه ما مي خواستيم وسيله اي را اصلاح يا بهينه سازي كنيم مي گفت: شما نمي توانيد به اين روش اين كار را انجام دهيد. «و من بايد مطمئن مي شدم كه به آساني حرف هايش را قبول نيم كردم. من بايد ديدي فراتر مي داشتم. اگر مي خواهيد يك كارآفرين باشيد بايد بتوانيد كارهاي جديدي انجام دهيد. افراد زيادي به شما خواهند گفت اين ممكن نيست.» ولي نبايد اين حرف ها را به آساني قبول كنيد يك كارآفرين خوب هميشه راه حل مناسبي پيدا مي كند.اشتباه دوازدهم: توجه بيش از اندازه به حجم فروش و تعداد مشتريان به جاي اينكه به سود دهي كسب و كار توجه شود. افراد معمولاً بيشتر به حجم و مقياس توجه مي كنند. بيشتر كار آفرين ها تمايل دارند بگويند سازماني را اداره مي كنند كه بسيار بزرگ است، تعداد زيادي پرسنل دارد، اين مقدار مساحت دارد و اين قدر فروش دارد. معمولاً ما تمايل داريم در ذهن خود كسب و كاري بزرگ را پرورش دهيم تا اينكه به فكر ايجاد كسب و كاري پر سود باشيم. اما بدانيد كه بانكداران و كارشناساني كه سازما شما را براي خريد يا سرمايه گذاري بررسي مي كنند از يك سازمان زيادي بزرگ خوششان نمي آيد. كارآفرين ها معمولا افرادي خلاق و فني هستند ولي بايد ياد بگيرند يك مدير و بازرگان خوب هم باشند.اشتباه سيزدهم: به جاي اينكه به دنبال حقيقت باشيد به دنبال تأييد هستيد. اين اشتباه بسيار متداول است شما مي خواهيد كاري را شروع كنيد، بنابراين با افرادي كه براي شما كار مي كنند صحبت مي كنيد. با خانواده و دوستان صحبت مي كنيد. اما درحقيقت به دنبال تأييد كار خود هستيد. و به دنبال حقيقت نمي گرديد. بلكه به دنبال كسي هستيد كه به شما بگويد كار درستي انجام مي دهيد. اما هميشه حقيقت غير از اين است. ما محصول خود را آزمايش مي كنيم و به حرف آزمايش كنندگان گوش مي دهيم كه ببينيم چه مي گويند. و به جاي اينكه براي حقيقت ارزش قائل شويم بيشتر به حرف مردم كه مي گويند «اوه اين فوقالعاده است» اهميت مي دهيم.اشتباه چهاردهم: از دست دادن سادگي ديد. بيشتر كاآفرين ها در آن واحد روي چند قسمت كار مي كنند ولي هيچكدام را به درستي انجام نمي دهند. به جاي اينكه تمركز خود را روي انجام درست همه كارها براي فروش هر چه بيشتر داشته باشند. آنها توجه كارمندان و وقت خود را براي انجام كارهاي زيادي در آن واحد تقسيم مي كنند. بنابراين كالاي اصلي آنها به خوبي توليد نمي شود چون آنها كارهاي زيادي انجام داده اند و از اصل قضيه دور شده اند. آنها كالايي دارند و مي گويند مي خواهند آن را به Wal-Mart (يك فروشگاه زنجيره اي معروف در آمريكا) بفروشند. پس از مدتي مي گويند مي خواهند محصول خود در شبكه فروش خانگي بفروشند و سپس مي گويند فروشگاه هاي هديه هم به نظر خوب مي رسند. و از اين دست.اشتباه پانزدهم: هدف بلند مدت و مقصد حرفه اي شفاف و واضح نيست. هدف بلند مدت شما بايد مشخص باشد. اين بدان معنا نيست كه شما عوض نمي شويد، اما وقتي كه هدفي را تعيين مي كنيد بايد به آن سمت نشانه گيري كنيد. اين حرف ها وقتي اهميت پيدا مي كند كه افراد مي خواهند محصول خود را تعيين كنند. و مي پرسند چه محصولي انتخاب كنم؟ (توليد كنم؟) پاسخ بستگي به اين دارد كه چه كاري را مي خواهيد انجام دهيد. اگر مي خواهيد با اين كار يك سازمان چند ميليون دلاري تاسيس كنيد. شايد بايد روي كالاي خود تجديد نظر كنيد. ولي اگر هدف شما يك شركت كوچك است قضيه فرق مي كند. يا اگر مي خواهيد كسب و كاري راه بيندازيد كه اعضاي خانواده خود را مشغول به كار كنيد بحث ديگري است. و شايد در اين گونه موارد خيلي نيازي به اهداف بلند مدت نداشته باشيد ولي اگر هرف كسب و كار شما شفاف و مشخص باشد. در موفقيت آن تاثير زيادي دارد.اشتباه شانزدهم: از دست دادن تمركز و هويت. براي خلق يك سازمان با ارزش اين مشكل را بيان مي كنم. سازمان شما خود يك كالا است. شركت ها و سازمان هاي زيادي هستند كه سعي مي كنند اهداف زيادي را در آن واحد دنبال كنند و به جاي اينكه يك كسب و كار متمركز، معتبر و داراي هويت داشته باشند، فعاليتي شلوغ و درهم دارند. وقتي كه كسب و كار جديدي راه مي اندازيد بسيار مهم است كه روي هدف و هويت شركت تمركز داشته باشيد. اجازه ندهيد قدرت سازما شما روي اهداف مختلفي كه به نتيجه رسيدن هر كدام از آنها پروسه اي سنگين است تقسيم شود چون به اين ترتيب سازما شما ضعيف خواهد شد. مثلاً فرض كنيد كه شركتي داريد كه محصول آن تنقلات مورد علاقه كودكان است حال اسباب بازي را به محصولات خود اضافه كنيد فقط به اين دليل كه مشتريان شما ممكن است اسباب بازي هم بخرند شركت خود را تضعيف كرده ايد. يك سازمان به تمركز روي آن چه هست نياز دارد تا بتواند قدرت بگيرد.اشتباه هفدهم: نبود برنامه اي براي خارج شدن از اين كسب و كار. يك برنامه براي خروج از كسب و كاري كه ايجاد كرده ايد داشته باشيد و سعي كنيد آن را به بهترين نحو انجام دهيد. به عنوان مثال من براي كسب و كاري كه اكنون راه انداخته ام يك برنامه 2 ساله دارم يعني برنامه اي دارم كه پس از 2 سال فرصتي است تا بتوانم پول زيادي بدست آورم و سپس به كار ديگر مشغول شوم، شايد علتش اين است كه آنقدر دلبستگي به آن كار ندارم و چون آن كسب و كار به اوج خود رسيده ديگر جذابيت كافي ندارد تا به آن كار ادامه دهم. بعد از سال اول به دقت بازار را بررسي مي كنم و سعي در نوآوري در اين زمينه خواهم داشت. و در همين زمان گزينه فروش سازمان را روي ميز قرار مي دهم چون چيزي باارزشتر از يك فروش خوب نمي توانم بدست آورم. اين بدان معناست كه هيچ قرارداد داخلي امضا نمي كنم و منتظر شركت هاي چند مليتي هستم تا شركت خود را به آنها بفروشم. از كارهاي مربوط به حق امتياز و انجام صحيح آنها مطمئن مي شوم. و در عين حال تمام توجه خود را روي كيفيت كار معطوف مي كنم تا از سطح استانداردها بالاتر باشد. كيفيتي بالاتر از محصولات سازمان هاي چند مليتي كه احتمالاً شركت ما را خواهند خريد!يك استراتژي خروج هم مي تواند اين باشد كه سازمان خود را در آينده به فرزند خود بسپاريد. مهمترين كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه شركتي بسازيد كه ارزشمند و سود ده باشد و در اين شرايط همه گزينه ها در برابر شماست: سازمان خود را نگه داريد، آن را بفروشيد، براي آن تبليغات كنيد، حساب بانكي خود را پر پول كنيد و ... . ولي به ياد داشته باشيد، يك كسب و كار مي تواند يك كالا هم باشد. نقش مهندسين و متخصصان كارآفرين در رشد جامعه و راه صحيح آغاز يك كسب و كار جديد زمانيكه يك مهندس يا يك دانشمند براي خودش كسب و كاري راه مي اندازد نه تنها به خود بلكه به جامعه هم كمك بزرگي كرده است. افرادي كه هم تخصص دارند و هم كارآفرين هستند. در حقيقت همانند رحمي براي پرورش فنون جديد هستند. در حقيقت امروزه دانشمندان، متخصصان و مهندسان به اين روش در رشد و توسعه جامعه و البته خودشان شركت مي كنند. و هيچ طبقه اي از اجتماع مانند دانشمندان و مهندسان نمي توانند براي جامعه خود رفاه فراهم كنند.خوب اگر شما هم در كار يا حرفه اي تخصص داريد و مي خواهيد حرفه اي جديد شروع كنيد بايد ابتدا آگاهي هاي خود را درباره كسب و كار جديد افزايش دهيد. در گذشته مهندسان با استخدام شدن در يك شركت بزرگ و معتبر و افزايش مهارت و تقويت تخصص خود مي توانستند براي خود امنيت شغلي ايجاد كنند اما امروزه امنيت شغلي فقط به رقابتي عمل كردن و اطمينان از اينكه عملكرد ما اثر مستقيم بر موفقيت سازمان دارد بستگي دارد. بايد بدانيم مشتري هاي واقعي ما كه هستند ما چه نياز يا مشكل آنها را مي توانيم رفع كنيم. و اعمال ما چگونه بر قسمت هاي ديگر سازمان تأثير مي گذارد.اگر شما يك استاد دانشگاه باشيد دانش كسب و كار به شما كمك مي كند يك ارتباط كاري سازنده با صنعت يا توليد برقرار كنيد. اين ارتباط در تحقيقات و تجربيات شما مؤثر است و دانشجويي كه تربيت مي كنيد توانايي هاي بيشتري در محيط كار خواهد داشت. و موفق تر خواهد بود. و استاداني كه باصنعت ارتباط دارند توجيه بيشتري براي دريافت بودجه تحقيقاتي نزد سازمان هاي تأمين بودجه دارند.مهندسيني كه معنا و مفهوم يك كسب و كار را مي فهمند قادرند افراد را به گونه اي اداره كنند كه در آمد بيشتري داشته باشند. و بايد بگويم كه دانش كسب و كار براي كسي كه مي خواهد يك سازمان را مديريت كند، توسعه دهد و منابع آن را تعيين و رشد دهد ضروري است.تكنولوژي يا همان فناوري روز مي تواند هر سازماني را در مكاني ويژه قرار دهد اما در دنياي پر از رقابت امروز افرادي موفقند كه دانش تخصصي و مديريتي هر دو را با هم داشته باشند. به تجربه ثابت شده است كه مهندسين دانش مديريت و كسب و كار موفق را بسيار سريعتر و بهتر مي آموزند تا مديراني كه مي خواهند دانش و تخصصي را بياموزند كه در آن سررشته اي ندارند. پول درآوردن را آغاز كنيد. بيشتر كتاب ها و مقالاتي كه درباره آغاز يك كسب و كار جديد نوشته شده اند براساس مدل ريسك- سرمايه توصيه هايي ارائه مي دهند. در اين مدل شما يك فرصت را در يك بازار رو به رشد شناسايي كرده ايد و يك تيم باتجربه و مديران موفق استخدام مي كنيد و پول زيادي هم بدست مي آوريد. و درصدي از درآمد خود را براي سرعت بخشيدن به رشد كسب و كار خود خرج مي كنيد. اين روش مزايا و معايب خود را دارد ولي اين روش براي كسي كه مي خواهد كار جديدي را شروع كند بسيار گران است چون ممكن است تمام زندگي خود را به باد دهد و موفق نشود و طبق تحقيقات مهندسان با اين روش خيلي موفق نبوده اند. همچنين سرمايه گذاران هم از اين روش راضي نيستند. مدل با ريسك پايين مدلي كه درباره آن صحبت كرديم معمولاً به يك سرمايه گذار احتياج دارد و اغلب موارد نمي توان سرمايه گذاران را گول زد بنابراين ممكن است هيچگاه نتوانيد يك سرمايه گذار مناسب پيدا كنيد. بايد بگويم آنچه درباره شروع يك كار جديد مي شنويد معمولاً درباره شما كاربرد ندارد. توصيه من اين است كه مدلي به كار ببريد كه ريسك شروع به كار آن پايين باشد. در چنين مدلي شما فرصت داريد مهارت هاي مديريتي خود را تقويت كنيد و همزمان به توسعه كار كسب و كار خود بپردازيد و زمانيكه كه يك فرصت مناسب دست داد مي توانيد كسب و كار خود را توسعه دهيد.اين دو مدل لزوماً ناقض يكديگر نيستند يا با هم ناسازگار نيستند روش بهينه اين است كه براي شروع به كار از روش كم ريسك استفاده كنيد. آنگاه زماني كه كسب و كار شما قدرت پيدا كرد مي توانيد با قدرت ريسك بيشتري عمل كنيد.عقل سليم حكم مي كند كه با روش كم ريسك شروع كنيد. شما از كم شروع مي كنيد و پايه هاي كار خود را به صورت پايدار بنا مي كنيد و در عين حال اساس كار خود را مي آموزيد پس بايد قدمهاي اول را كوچك ولي پايدار برداشت در ابتدا ممكن است مشتريان شما خودتان دوستان و فاميل باشد در طول اين مدت مي توانيد كار خود را تجزيه و تحليل كنيد ببينيد مشتريان شما كه هستند و متوجه خواهيد شد كه با سرمايه گذاري در كدام قسمت پول بيشتري بدست خواهيد آورد. نتيجه اين كار عاقلانه پول خرج كردن است به خاطر داشته باشيد اگر پول كم آوريد يا بدهي سنگيني داشته باشيد كسب و كار شما نمي تواند پا بگيرد كم كم مي توانيد تيمي متشكل از افراد متخصص و كارا براي سازمان خود استخدام كنيد پس بايد براي رسيدن به اين مرحله به اندازه كافي پول در آوريد.بايد خدمات يا محصولي را كه بهتر از هر كسي مي توانيد ارائه كنيد روانه بازار كنيد و به جاي اينكه به كميت توجه كنيد بايد توجه خود را به كيفيت كالا يا خدمات معطوف كنيد. و در اين ميان خود را روي جذب مشتري با قدرت هر چه تمام تر متمركز مي كنيد و زماني كه موفق شديد كالا يا خدمات خود را بفروشيد آنگاه كار شما براي افزايش فروش ساده تر مي شود. اكنون كه چند مشتري پيدا كرده ايد مي توانيد به آنها چنان خدمات دهيد كه هيچ كس نتواند آنها را از شما دور كند.اگر به اين صورت عمل كنيد پايه كار خود را چنان ريخته ايد كه در آينده به مشتريان به صورت ويژه توجه خواهيد كرد يا به عبارت ديگر به جاي اينكه به مشتريان خود يك ديد كلي داشته باشيد نسبت به تك تك آنها آگاهي بيشتري پيدا خواهيد كرد. اين الگو يا مدل شروع با ريسك كم به اين معنا نيست كه كسب و كار شما هميشه كوچك مي ماند بلكه به اين معناست كه در ادامه فرايندي كه صحبت آن شد مشتري ها چند برابر مي شوند و در نتيجه كسب و كار شما هم بزرگ و بزرگ تر خواهد شد شما با درايت به سمت هدف گام برمي داريد و از منابعي كه در اختيار داريد به بهترين شكل استفاده مي كنيد و در هر مرحله يك كسب و كار موفق و پر سود را پايه گذاري مي كنيد.سازماني كه به اين شكل بنا مي شود انعطاف پذير، بدون تشريفات و آرمان گراست. تا اينكه فقط روي يك حرف يا ايده اي تجربه نشده تأكيد داشته باشد. شما شانس بيشتري براي انجام كاري كه احساس مي كنيد درست است داريد. شما فرصت بيشتري داريد تا در بناي سازمان خود بيشترين نقش را داشته باشيد و در عين حال هدف نهايي خود را كنترل كنيد.براي شروع يك كسب و كار جديد ابتدا بايد قوانين خود را به كار گيريد سپس بايد به تدريج اطلاعات خود را درباره قوانين ريسك-سرمايه افزايش دهيد و همزمان در كسب و كار خود تجربه كنيد و قوانين خود را اصلاح كنيد.ترجمه و تحقيق: علي يزدي مقدم نكاتي براي حضور مؤثر در رقابت تبليغاتي هدف تبليغات اين است كه با كمترين هزينه بيشترين مخاطبان را جذب كنيد. اگر اين مهم به درستي انجام شود تبليغات، موفقيت كسب و كار شما را به همراه خواهد داشت. در اين مقاله برخي از مهم تريت نكات تبليغات را به عرض دوستان مي رسانيم.1- به دنبال مخاطبان هدف باشيد. يك فعاليت تبليغاتي بايد روي قسمتي خاص و مشخص از خدمات يا محصولات شما متمركز شود. اشتباه معمولي كه بيشتر سازمان ها مرتكب مي شوند اين است كه به صورت كلي تبليغ مي كنند و روي محصولات به صورت تخصصي و تكي تبليغ نمي كنند تا بتوانند توجه مشتريان بالقوه خود را معطوف به آن كالا يا خدمات كنند.2- برتري هاي قابل رقابت خود را نمايان سازيد. يكي از كليدهاي تبليغات موفق اين است كه براي سازمان شما جايگاهي در ذهن مخاطبان ايجاد كند. روي فاكتورهايي كار كنيد كه در آنها قوي هستيد. بايد خدماتي را كه شما يا كالايتان ارائه مي كند به اطلاع مشتري احتمالي برسانيد تا فرصت فكر كردن و انتخاب را داشته باشد. حقيقت اين است كه تبليغات زيبا و جالب فراواني ساخته مي شوند ولي در ارائه برتري هاي كالا يا خدمات عاجز هستند و نتيجه آن يك شكست تبليغاتي است.3- يك لوگو داشته باشيد و آن را منتشر كنيد. وقتي كه در اتوبان در حال رانندگي هستيد بدون اينكه تمركز خود را از دست بدهيد مي توانيد نشان كمپاني مك دونالد را به خاطر بياوريد همينطور كمپاني ها و محصولات بسياري وجود دارند كه آنها را با آرم و لوگويشان به ياد مي آوريم. بسياري از كمپاني ها هنگام تبليغ يك لوگوي مناسب به عنوان نماد ندارند. تا با يك نگاه تصويري مناسب در ذهن مشتريان به جا بگذارند. 4- در جاي مناسب تبليغات كنيد. ابتدا بايد بدانيد كجا تبليغ كنيد و از چه رسانه اي استفاده كنيد بدانيد كه برنامه راديويي يا تلويزيوني مورد علاقه شما لزوماً برنامه مورد علاقه مشتريان شما نيست. بنابراين بايد علاقه مشتريان خود را بشناسيد و بدانيد چه مجله اي مي خوانند آيا از اينترنت استفاده مي كنند يا اهل تماشاي تلويزيون هستند. براي اينكه از كسب و كار خود درآمد خوبي داشته باشيد بايد خوب هم خرج كنيد ولي ابتدا بدانيد كجا پول خرج كنيد.5- براي عايدي بيشتر بايد بيشتر هم خرج كنيد. شما مي توايند از روش هاي مختلف براي شركت خود صرفه جويي كنيد و به سرمايه خود بيفزاييد ولي تبليغات جايي نيست كه از هزينه هاي آن بزنيد. چون تبليغات سبب افزايش فروش مي شود. راحت تر بگوي

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.